نمایش رویایی
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نمایش رویایی و آدرس soroosh2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 s m s این روزها

 

انیس قلب خود تنها خدا کن / خدا را در دل شبها صدا کن

 
ز خوف حق چو اشکی را چکاندی / به حال این رفیقت هم دعا کن . . .

[ پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, ] [ 14:50 ] [ سروش ]
[ چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, ] [ 14:22 ] [ سروش ]
[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ 14:2 ] [ سروش ]
[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ 14:0 ] [ سروش ]
[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ 13:51 ] [ سروش ]
[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ 13:48 ] [ سروش ]
[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ 14:0 ] [ سروش ]

سه برادر میلیاردر، كشتی نوح را به ابعاد 22×137 متر در هنگ كنگ البته به سبك امروزی بازسازی كردند.
نكته جالب توجه در مورد این كشتی، ساخت تمام 67 جفت گونه حیوان و جانوری در این كشتی با استفاده از فایبرگلاس است.
 








 

البته این كشتی كه در واقع یك جاذبه توریستی به حساب می آید، دارای پنجره های شیشه ای، یك رستوران بزرگ و اتاق خواب های لوكس است.

 



 

این كشتی در یكی از پاركهای هنگ كنگ قرار داده شده است.

 

[ یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, ] [ 13:48 ] [ سروش ]

 

 

 

سال 1391 بر همگان مبارک

اداب ورسوم سفره هفت سین

چیدن سفره هفت سین از دیرباز از مراسم جدا ناشدنی نوروز بوده که ساعتی به تحویل سال مانده ، این سفره گذاشته میشود. هفت، عددی است مقدس که نشان دهنده هفت ایزد زرتشتیان موسوم به امشاسپندان است و به همین دلیل سین های نوروزی به نام هفت سین خوانده می شوند…

 

 

 

سفره هفت سین سفره ایست که در آن سبزه، سماق ، سیر ، سنجد ، سیب ، سمنو ، سرکه و سکه، همچنین آینه شمعدان ، شمع ، کتب آسمان ، ماهی قرمز ، تخم مرغ رنگ کرده یا تزئین شده ، کتاب شعر، گل مانند شب بو- لاله – سنبل ، کاسه آب ، نقل و نبات و شیرینی قرار میگیرد.

تمامی مواردی که بر سر سفره هفت سین قرار میگیرند دارای معانی خاصی هستند که برای شروع سال نو آنرا طلب میکنیم و البته در هر منطقه معنا و تنوع این موارد متفاوت است

در هفت سین سبزه نشان رویش و سبزی ، سمنو به سبب داشتن گندم نشان برکت ، سنجد نشانی از عشق و دلداگی ، سیب میوه ای به نشان سلامت عشق و زایش، سکه های تازه ضرب شده نمادی از ثروت است، وجود چند دانه سیر نیز به نشانه دفع بیماری و یک ظرف سرکه هم عنوان برکت بر سفره نوروز ایرانیان جای داده می شود.

هفت سین و نمادهای آن نشانه های از نو شدن زندگی و طبیعت هستند که در سفره جای می گیرند. تخم مرغ رنگ کرده به نیت برکت و روزی که معمولا به تعداد اعضای خانواده تهیه میشود و در برخی مناطق به معنایی نشان نژاد است و ازدیاد نسل. ماهی نماد برج حوت یا اسفند و نشان برکت و زایش و در برخی مناطق به نشانه زندگی و پایداریست ، و شیرینی به معنای شیرین کام بودن در تمام روزهای سال است.
میوه ،آجیل و یک تکه نان یا مقداری برنج هم نشان از پر برکت بودن سفره دارد.

گل به نیت باروری و شادابی بر سر سفره هفت سین گذاشته میشود

آینه، برای رفع کدورت و یکرنگی

شمع روشن به نیت روشنایی و طول عمر اعضای خانواده که به همین دلیل اعتقاد بر این بوده که شمع هفت سین را نباید خاموش کرد و در صورت لزوم این کار باید با برگ سبز یا نقل و نبات انجام شود.

اسفند هم گیاهی مقدس محسوب شده و نمادی از بوی خوش است

و سرانجام آب در سفره هفت سین پاکی و پاکیزگی است و همچنین نشان آبادانی و همینطور صافی، پاکی و گشایش در کارها میباشد

سال نو پیشاپیش برهمه ایرانیان مبارک

 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ 22:32 ] [ سروش ]

تصویر اعجاب انگیزی که فقط یکبار در سال می‌توان مشاهده کرد

تصویر اعجاب انگیز

تصویر اعجاب انگیز

 

این تصویر یک صخره در برمه است. این عکس فقط در یک روز خاص از سال میتواند گرفته شود.

 

تصویر اعجاب انگیز

تصویر اعجاب انگیز

 

در این روز اشعه خورشید با زاویه خاصی بر این صخره می‌تابد.
چیزی متوجه شدید؟ دوباره نگاه کنید
اگر هنوز اعجاز این تصویر را درک نکرده‌اید تصویر را بچرخانید.

 

تصویر اعجاب انگیز

تصویر اعجاب انگیز

[ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, ] [ 18:1 ] [ سروش ]

پرسپولیس
Persepolis Teheran Logo.svg
نام کامل

 

باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران

لقب(ها)

 

ارتش سرخ

سرخپوشان

سرخپوشان پايتخت

بنیانگذاری

 

دی ۱۳۴۲

ورزشگاه

 

ورزشگاه آزادی
تهران

 

گنجایش

۹۰٬۰۰۰ نفر

مالک

 

وزارت ورزش و جوانان

مدیرعامل

 

پرچم ایران محمد رویانیان

سرمربی

 

پرچم ترکیه مصطفی دنیزلی[۶]

لیگ

 

لیگ برتر ایران

فصل قبل

 

لیگ برتر ایران، ۴ام

Kit left arm cska home 1011.png
Team colours
Kit body persp home 2010.png
Team colours
 
Team colours
 
Team colours
 
Team colours
لباس اول
Kit left arm cska home 1011.png
Team colours
Kit body persp home 2010.png
Team colours
 
Team colours
Kit shorts cska away 1011.png
Team colours
 
Team colours
لباس دوم
Kit left arm cska away 1011.png
Team colours
Kit body pers white 2010.png
Team colours
 
Team colours
 
Team colours
 
Team colours
لباس سوم

[ سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, ] [ 19:54 ] [ سروش ]

 

باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران  یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در سال ۱۳۴۲ در شهر تهران، پایتخت ایران بنیانگذاری شده‌است. این تیم که پیروزی نیز نامیده می‎شود، زیرمجموعه باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس تهران است.

پرسپولیس در جام خلیج فارس بازی می‌کند و پس از سال ۱۳۴۷، در تمامی ادوار برگزارشده بالاترین سطح لیگ فوتبال ایران حضور داشته‌است.این باشگاه پرافتخارترین  و پرهوادارترین باشگاه‌ فوتبال در ایران است و شهرآورد اين تيم با استقلال، مهمترین بازی باشگاهی در ایران است. همچنین بر پایه گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا، پرسپولیس به عنوان پرهوادارترین تیم فوتبال آسیا برگزیده شده است و پس از آن دالیان چین و الهلال عربستان در رتبه‌های بعدی قرار دارند.گفتنی است تا کنون حدود۵۰۰ هزارنفر عضو رسمی این باشگاه شده اند که از تعداد هواداران رسمی باشگاه پرطرفدار رئال مادرید بسیار بیشتر است

پرسپولیس از آغاز تاریخ خود، ۹ بار در بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران به قهرمانی رسیده (یک جام منطقه‌ای، ۲ جام تخت جمشید، ۴ جام آزادگان و ۲ جام خلیج فارس) و از این جهت رکورددار است. ۵ بار قهرمانی در جام حذفی ایران و یک قهرمانی در جام برندگان جام آسیا از دیگر قهرمانی‌های مهم پرسپولیس‌اند.

فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال این باشگاه را پس از الهلال عربستان، یوکوهاما مارینوس ژاپن و استقلال در رده ۴ام برترین باشگاه‌های فوتبال آسیا در قرن بیستم اعلام کرده‌است.

[ سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, ] [ 19:52 ] [ سروش ]

 

عکس خانوادگی خانم مرغه . آقا خروسه محشره مگه نه؟

 

 

کسی که توانست رضا زاده رو کول کنه!

[ جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, ] [ 15:2 ] [ سروش ]

Esteghlal Tehran FC Logo.png
نام کامل باشگاه باشگاه فوتبال استقلال تهران
لقب (ها)

پسران آبی

اس اس

تاج

آبی‌پوشان

تاریخ تأسیس

 

۲مهر ۱۳۲۴

با نام دوچرخه‌سواران

نام ورزشگاه

 

ورزشگاه آزادی

گنجایش:۹۰،۰۰۰ نفر
مالک سازمان تربیت بدنی
مدیرعامل پرچم ایران علی فتح‌الله‌زاده
مربی پرچم ایران پرویز مظلومی
لیگ جام خلیج فارس
آدرس اینترنتی fcesteghlal.ir
افتخارات ۲ قهرمانی و ۲ نایب قهرمانی و ۲مقام سومی در لیگ قهرمانان آسیا، ۷ قهرمانی در لیگ ایران، ۵ قهرمانی در جام حذفی
 
Kit left arm uhlsport mythos whitelines.png
Team colours
Kit body uhlsport mythos whitelines.png
Team colours
Kit right arm uhlsport mythos whitelines.png
Team colours
 
Team colours
 
Team colours
لباس اول
Kit left arm uhlsport mythos bluelines.png
Team colours
Kit body uhlsport mythos bluelines.png
Team colours
Kit right arm uhlsport mythos bluelines.png
Team colours
 
Team colours
 
Team colours
لباس دوم

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ 10:16 ] [ سروش ]

 

پرونده:Esteghlal Tehran FC Logo.png

 

باشگاه فوتبال استقلال تهران یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در سال ۱۳۲۴ در شهر تهران بنیانگذاری شده‌است. استقلال پیش از انقلاب ایران تاج نام داشت. باشگاه فوتبال استقلال بعد از باشگاه راه‌آهن قدیمی‌ترین تیم باشگاهی در ایران به حساب می‌آید

این باشگاه هم‌اکنون در لیگ برتر ایران بازی می‌کند. استقلال با دو قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا (۱۹۷۰ و ۹۱-۱۹۹۰) و دو نایب قهرمانی (۹۲-۱۹۹۱ و ۹۹-۱۹۹۸) و دو مقام سومی (۱۹۷۱ و ۲۰۰۲) پرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران در رقابت‌های آسیایی و دومین باشگاه پرافتخار تاریخ قاره آسیا محسوب میشود. استقلال همچنین با هفت قهرمانی در بالاترین دسته فوتبال ایران (لیگ منطقه‌ای یک بار، جام تخت جمشید یک بار، لیگ قدس یک بار، جام آزادگان ۲ بار و لیگ برتر ۲ بار) دومین تیم پرافتخار در لیگ ایران و با ۵ قهرمانی و ۳ نایب قهرمانی، پرافتخارترین تیم در جام حذفی ایران است.

رقیب سنتی این باشگاه، پرسپولیس است. این دو باشگاه پرطرفدارترین و پرافتخارترین تیم‌های فوتبال ایران و برگزارکنندهٔ شهرآورد تهران هستند. فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال این باشگاه را پس از الهلال عربستان و یوکوهاما مارینوس ژاپن، سومین باشگاه برتر فوتبال آسیا در قرن بیستم اعلام کرده‌است. همچنین این فدراسیون، باشگاه فوتبال استقلال را با ۵۹۳ امتیاز در رتبه ۲۸۰ مین باشگاه جهان در طی ۱۰ سال گذشته قرار داد که بر این اساس بعد از باشگاه سپاهان که در رده ۲۳۷ جهان قرار دارد، تیم استقلال تهران دومین باشگاه فوتبال برتر ایرانی در طی ۱۰ سال اخیر می‌باشد. همچنین این باشگاه در مجموع امتیازات تیم‌ها در تاریخ لیگ برتر، در رتبه نخست قرار دارد و در مجموع تمام ادوار لیگ برتر ایران صاحب بیشترین گل زده و بیشترین برد میباشد.

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ 10:9 ] [ سروش ]
[ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, ] [ 11:50 ] [ سروش ]

 

این رستوران در فیلیپین بوده و مشتریان می توانند کنار امواج آبشار غذای دلخواه خود را نوش جان کنند...

تصاویری از رستورانی فوق العاده جالب روی آبشار!! www.TAFRIHI.com

 

تصاویری از رستورانی فوق العاده جالب روی آبشار!! www.TAFRIHI.com



 

[ دو شنبه 2 بهمن 1390برچسب:, ] [ 23:59 ] [ سروش ]

 

سیب وخلاقیت

یکی قانون جاذبه زمینو کشف می کنه یکی Apple  یکی هم قلیون میوه ای




 

[ جمعه 30 دی 1390برچسب:, ] [ 11:21 ] [ سروش ]

[ جمعه 30 دی 1390برچسب:, ] [ 11:17 ] [ سروش ]

 

 


 



[ پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, ] [ 21:37 ] [ سروش ]

 


 

















 
[ چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, ] [ 16:28 ] [ سروش ]

 

می گویند: لقمان در نصیحتی به پسرش می گوید:

ای پسركم هر كس مالك زبانش نباشد پشيمان می شود.
هر كس جدال زياد كند فحش می شنود.
هر كس به مکان هاى بد برود تهمت زده می شود.
هر كس همراه رفيق بد باشد سالم نمی ماند.
هر كس همنشين دانشمندان باشد، دانش غنيمت می برد و دانشمند می شود.
پسركم توبه را عقب نينداز زيرا كه مرگ ناگهان فرا می رسد.
پسرم به گرفتاری هاى ديگران شاد مشو و گرفتاران را سرزنش مكن.

[ یک شنبه 25 دی 1390برچسب:, ] [ 18:47 ] [ سروش ]

[ یک شنبه 18 دی 1390برچسب:, ] [ 17:41 ] [ سروش ]

[ یک شنبه 18 دی 1390برچسب:, ] [ 17:39 ] [ سروش ]

 

حرف های خوب نگار

دو گوش برای شنیدن

    دو چشم برای دیدن

       دو دست برای کار کردن

              دو گام برای حرکت کردن داریم

     و تنها یک زبان برای گفتن

     به آنها که کمتر می گویند و  بیشتر عمل می کنند

   به آنها که در برابر سخن حق سراپا گوش،

   برای جستجوی حقیقت سراسرچشم ،

  و در صحنه ی زندگی سراسر تلاش و کوشش اند .

   و نمی گویند مگر به حق درودشان باد.

دريا شود آن رود كه پيوسته روان

 است.

[ جمعه 16 دی 1390برچسب:, ] [ 22:35 ] [ سروش ]

 

می گویند: روزی لقمان به گفت امروز به تو می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !

سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!!

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد :

اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...
[ جمعه 16 دی 1390برچسب:, ] [ 22:30 ] [ سروش ]

 

[ سه شنبه 6 دی 1398برچسب:, ] [ 12:36 ] [ سروش ]

 

در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره گرگه و .... ادامه بازی. بچه ها هم همدیگر رو  هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن.

 با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هرکی باید به فکر خودش باشه.

در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین. لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که  کل تیم  10 نفره  روی 9 تا صندلی جا بشن و کسی بی صندلی نمونه. بعد 10 نفر روی 8 صندلی، بعد 10 نفر روی 7 صندلی و  همینطور تا آخر.

با این بازی اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر رو یاد میدن.

 

گوشه ای ازسخنرانی همایش کیفیت



[ یک شنبه 4 دی 1390برچسب:, ] [ 19:13 ] [ سروش ]

این گونه نگاه کنيد...

مرد را به عقلش نه به ثروتش

.

 زن را به وفايش نه به جمالش

 .

 دوست را به محبتش نه به کلامش

 .

 عاشق را به صبرش نه به ادعايش

 .

 مال را به برکتش نه به مقدارش

 .

 خانه را به آرامشش نه به اندازه اش

.

 اتومبيل را به کاراییش نه به مدلش

 .

 غذا را به کيفيتش نه به کميتش

 .

 درس را به استادش نه به سختیش

 .

 دانشمند را به علمش نه به مدرکش

 .

 مدير را به عمل کردش نه به جایگاهش

 .

 نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش

 .

 شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش

 .

دل را به پاکیش نه به صاحبش

 .

 جسم را به سلامتش نه به لاغریش

 .

 سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

 

[ پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:, ] [ 12:39 ] [ سروش ]

 

مدرسه : زندان آلکاتراس
 
زنگ مدرسه : حمله آپاچی ها
 
معلمان مدرسه : جنگجویان کوهستان
 
رفتن به پای تخته سیاه : عملیات کرکوک
 
بـیرون از مـدرسه : خارج از محدوده ۱۸قـدم
 
نگاه دانش آموز به معلم : می خواهم زنده بمانم
 
تعطیلات مدرسه : روزهای خوش زندگی
 
گرفتن نمره ۲۰ : یک بار برای همیشه
 
امتحانات شهریور : شانس زندگی
 
اخراج ازمدرسه : مهاجرت
 
تقلب : چشم هایم برای تو
 
کارنامه : آن سوی آتش
 
مبصر : افعی
 
زنگ زیست : راز بقا
 
دفتر مدرسه : منطقه ممنوعه
 
پنج شنبه ها: خانه دوسـت کجاست
 
بردن کـارنامه به خانه : خانه در آتش
 
کارنـامه تـجدیدى : سالهای دور از خانه
 
انجمن مدرسه : ارتش سرى
 
 
 


نظر فراموش نشه....
 

 

[ پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:, ] [ 12:33 ] [ سروش ]


دست پخت
از یک نفر که با پا غذا درست می کرد پرسیدند: «چرا با پا آشپزی می کنی؟»
جواب داد: «آخر دست پختم خوب نیست.»


در تیمارستان
رئیس تیمارستان به یکی از مراقب ها می گوید: «من در این جا از همه راضی هستم، فقط دیوانه ای هست که اصرار دارد من برج ایفل را از او بخرم.»
مراقب می گوید: «خب، چرا نمی خرید؟»
رئیس تیمارستان می گوید: «آخر پول ندارم. اگر داشتم، حتما می خریدم.»


در کلاس ریاضیات
معلم به دانش آموز: اگر تو
۲۰۰ تومن پول داشته باشی و برادرت ۵۰ تومن آن را بردارد، چه قدر پول برایت می ماند؟
دانش آموز:« ۳۰۰ تومن.»
معلم با عصبانیت:« ۳۰۰ تومن؟!»
دانش آموز: «چون آن قدر گریه می کنم تا پدرم ۱۵۰ تومان دیگر هم به من بدهد!»


خواب
اولی: «من خواب دیدم رفته ام مسافرت.»
دومی: «من هم خواب دیدم که یک غذای خوشمزه خورده ام.»
اولی:« تنهایی؟ پس چرا من را دعوت نکردی؟»
دومی: «می خواستم دعوتت کنم، ولی گفتند رفته ای مسافرت.»


علت طاسی
اولی: «چی باعث شد سر شما طاس شود؟»
دومی: «باد.»
اولی: «چرا باد؟»
دومی:« آخر باد کلاه گیسم را برد!»


در کلاس علوم
معلم:« حامد!  توضیح بده که سیب زمینی چگونه به دست می آید. »
حامد: «اجازه آقا!  با پرداخت مقداری پول!»


نصف پرتقال
معلم ریاضی از دانش آموز پرسید: «اگر مادرت به تو بگوید نصف پرتقال را می خواهی یا هشت شانزدهم، کدامش را انتخاب می کنی؟»
دانش آموز پاسخ داد: «نصف پرتقال را!»
معلم گفت: «مگر نمی دانی نصف پرتقال با هشت شانزدهم پرتقال یکی است؟»
دانش آموز جواب داد: «چرا آقا! می دانیم، ولی پرتقالی که شانزده تکه شده باشد، قابل خوردن نیست.»

[ دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, ] [ 11:33 ] [ سروش ]

روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت 

 زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه  پذیرایی می کرد. بسیار مراقبش بود و تنها بهترین چیزها را به او می داد.

زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار میکرد . پیش دوستهایش اورا برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مردی دیگر برود و تنهایش بگذارد  

واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست می داشت . او زنی بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب مرد بود . مرد در هر مشکلی به او پناه می برد و او نیز به تاجر کمک می کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید.

اما زن اول مرد ، زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود ، اصلا مورد توجه مرد نبود . با اینکه از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می کرد و تقریبا هیچ توجهی به او نداشت.

روزی مرد احساس مریضی کرد و قبل از آنکه دیر شود فهمید که به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت :

" من اکنون 4 زن دارم ، اما اگر بمیرم دیگر هیچ کسی را نخواهم داشت ، چه تنها و بیچاره  خواهم شد !"

بنابرین تصمیم گرفت با زنانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند . اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت :

" من تورا از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام ، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می شوی تا تنها نمانم؟"

زن به سرعت گفت :" هرگز" همین یک کلمه و مرد را رها کرد.

ناچاربا قلبی که به شدت شکسته بود  نزد زن سوم رفت و گفت :

" من در زندگی ترا بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟"

زن گفت :" البته که نه! زندگی در اینجا بسیار خوب است . تازه من بعد از تو می خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم " قلب مرد یخ کرد.

مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت :

" تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید از همیشه بیشتر ، می توانی در مرگ همراه من باشی؟"

زن گفت :" این بار با دفعات دیگر فرق دارد . من نهایتا می توانم تا گورستان همراه جسم بی جان تو بیایم اما در مرگ ،...متاسفم!" گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد.

در همین حین صدایی او را به خود آورد :

" من با تو می مانم ، هرجا که بروی" تاجر نگاهش کرد ، زن اول بود که پوست و استخوان شده بود ، انگار سوء تغذیه بیمارش کرده باشد .غم سراسر وجودش را تیره و ناخوش  کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و آرام گفت :" باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه میکردم و مراقبت بودم ..."

 

در حقیقت همه ما چهار زن داریم !

الف : زن چهارم که بدن ماست . مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی وقت مرگ ، اول از همه او ترا ترک می کند.

ب: زن سوم که دارایی های ماست . هرچقدر هم برایت عزیز باشند وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد.

ج : زن دوم که خانواده و دوستان ما هستند . هر چقدر هم صمیمی و عزیز باشند ، وقت مردن نهایتا تا سر مزارت کنارت خواهند ماند.

د: زن اول که روح ماست. غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می کنیم . او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و درمانده رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه ما باشد اما دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است.

 

[ دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, ] [ 11:19 ] [ سروش ]

 


شیطان

دیروز شیطان را دیدم،در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود...

 


ادامه مطلب
[ شنبه 5 آذر 1390برچسب:, ] [ 19:50 ] [ سروش ]

انیشتین و راننده اش

انیشتین برای رفتن به سخرانی ها تدریس در دانشگاه از راننده ی مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده ی وی نتنها ماشین وی را هدایت نمی کرد،بلکه همیشه در طول سخرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت ،بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز در حالی که انیشتین در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کنم؟

راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخرانی کند چرا که انیشتین در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اش تشخیص بدهند. انیشتین قبول کرد ، اما در مورد اینکه اگر پس از سخرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند ، کمی تردید داشت.

به هر حال سخرانی راننده به نحو عالی برگزار شد ولی تصور انیشتین درست از آب در آمد.

دانشجویان در پایان سخرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.در این حین راننده ی با هوش گفت:سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده ی من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار بر خواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!

 

[ شنبه 28 آبان 1390برچسب:, ] [ 21:17 ] [ سروش ]

نامت چه بود ؟

آدم

فرزند؟

من را نه مادری نه پدری،بنویس اولین یتیم خلقت

محل تولد ؟

بهشت پاک

اینک مخل سکونت؟

زمین خاک

آن چیست بر گردن نهاده ای؟

امانت است 

قدت؟

روزی چنان بلند که همسایه خدا،اینک به قدر سایه بختم بروی خاک 

اعضای خانواده؟

حوای خوب و پاک،قابیل خشمناک،هابیل زیر خاک

روز تولدت؟

روز جمعه به گمانم روز عشق

رنگت؟

اینک فقط سیاه، ز شرم چنان گناه

 چشمت؟

رنگی به رنگ بارش باران،که ببارد ز آسمان

جنسیت؟

نیمی مرا زخاک،نیمی دگر خدا

شغلت؟

در کار کشت امیدم

شاکی تو؟

خدا

نام وکیل؟

آن هم خدا

جرمت؟

یک سیب از درخت وسوسه

تنها همین؟

همین

!!!!

حکمت؟

تبعید در زمین 

همدستت در کناه ؟

حوای آشنا

ترسیده ای؟

کمی

زچه؟

که شوم اسیر خاک

آیا کسی به ملاقاتت آمده؟

بلی

که؟

گاهی فقط خدا

داری گلایه ای؟

دیگر گلایه نه؟،ولی.....

ولی چه؟

حکمی چنین آن هم یک گناه!!؟

دلتنگ گشته ای؟

زیاد

برای که؟

تنها خدا

آورده ای سند؟

بلی

چه؟

دو قطره اشک

داری تو ضامنی؟

بلی

چه کسی؟

تنها کسم خدا

در آخرین دفاع؟

می خوانمش که چنان اجبت کند دعا 

 

[ شنبه 28 آبان 1390برچسب:, ] [ 21:17 ] [ سروش ]

  

[ شنبه 28 آبان 1390برچسب:, ] [ 21:17 ] [ سروش ]
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 138
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 190
بازدید ماه : 184
بازدید کل : 7043
تعداد مطالب : 36
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1

بهترين كدها در صبادانلود